دوست داشتن



در هم نگریستند اما سر شار از مهربانی

چشم هاشان هر کدام پیاله ی پر از شراب سرخ

که در کام تشنه ی چشمان هم می ریختند

و کم کم بر هر دو لب

لبخندی آهسته باز می شد،

لبریز از محبت،

سیراب از دوست داشتن،

نه عشق،

دوست داشتن!

لحظاتی این چنین،

خوب وشیرین ونرم وخاموش گذشت.

دکتر علی شریعتی

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:44 ق.ظ

منم مهدی امیدوارم با این شوقی که نوشتی باهمین شوق هم بهشون اعتقاد داشته باشی امیدوارم..............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد