تنهایی

 

دلم گرفته

برام خیلی سخته که با یه نفر حرف بزنم بعد از چند مدت باهاش آشنا شم واعتماد بهش پیدا کنم،

ازم بپرسه؟

چه مشکلی داری؟

از کجا ناراحتی؟

می تونی رو کمک من حساب کنی.

یه مدت شده بود سنگ صبورم هر چی درد و مشکل داشتم بهش می گفتم،

و اون همیشه با حرفهای زیباش منو آروم می کرد،

شده بودبرام مثل یه دوست خوب،یه برادر...

دیگه حس می کردم تنها نیستم،

یه جواریی بهش اعتماد کرده بودم اگه یه روز دردی نداشتم دلم می خواست از یه جایی یه دل خوری پیش بیاد که اون

 دوباره برام حرف های قشنگ بزنه،

مثل یه برادر دوسش داشتم آخه من برادر ندارم و اون جای برادر نداشتمو بارم پر کرده بود،

ولی یه شب زد زیره همه چی هر چی پل پشته سرش ساخته بود همه رو خراب کرد،

وقتی ازش می پرسیدم: یهو چت شد؟

دیروز خوب بودی حالا چی شد؟

بهم می گفت:چیزه مهمی نیست فراموشش کن،

آره،اون منو تنها گذاشت و رفت بدونه هیچ دلیله قانع کننده ای

حتی غم و غصه های که با حرف هاش باعث شده بود فراموشم بشه دوباره به خودم بر گردوند

آره،اون رفیق نیمه راه شد...

حالا دیگه خیلی تنها تر از قبل شدم، خیلی...

 

نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:25 ب.ظ http://baranpaiz.blogsky.com

سلام ساناز جان.می فهمم چی می گی.چون خودم هم همچین اتفاقی برام افتاده.فقط یه جور دیگه.می فهمم چی می گی.خوشحال می شم به منم سر بزنی.راستی تو با کسی تبادل لینک نمی کنی؟اگر جوابت مثبت بود خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم.

محمود پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:42 ب.ظ http://www.iransohrab.net

سلام . از اینکه با وبلاگ شما آشنا شدم خیلی خیلی خوشحالم ... به ما هم سر بزن و خوشحال میشیم که یه لینک هم به ایران سهراب بزنی ...
برای تشکر از نوشته هات فقط می تونم بگم که : آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

سفر کرده پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:53 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

حرمت و آن نگاه زیبای برادرانه را شکست و رفت ....!
و اما تنهایی ..... وحشت روزهای روزگار من است ......
خیلی ها زیبا سخن میگویند اما عجیب زیبا نیستند !
به کدام واژه از تو میتوان دل سپرد که همه خالی و پوچ اند .....
به کدام نفس دل بندم که روزی مرا با روزگارم تنها مگذارد !
داد من .....
دلت دریا

فراز پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:58 ب.ظ http://hozoor-birang.blogfa.com

سلام عزیزم خوبی ایندفعه مثل همیشه زیبا تر از دفعه ی

قبلی باز هم آپ شو تا از این نوشته های همیشه دلنشین و

خوندنیت لذت ببرم... بای دوست من

امین جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ق.ظ http://lonely.myblog.ir

******سلام عزیز تر از جانم******

عزیزم به من نگو بی وفا به من نگو رفیق نیمه راه...

عزیزم تو که خودت بهتر میدونی من چه مشکلی دارم...
عزیزم من هم ناراحتم... بیشتر از تو هم ناراحتم...
من زیر هیچ چیز نزدم... من مثل این پسر ها نیستم که هر روز با یکی باشم ... خودت این رو بهتر میدونی...
من هم خیلی تورو دوست داشتم و دارم...
از اینکه اینقدر لطف میکنی ممنون هستم...
به خدا ساناز اصلان فکر نمیکردم اینجوری بشی...
**************
ساناز عزیز من رو ببخش
**************
فراموشت نمیکنم

خداحافظ عزیزم
دوستت دارم

سامان رحیمی شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:57 ب.ظ http://yash.blogsky.com

ببین ساناز وب لاگت قالبشو بد گذاشتی
آهنگتم بایدswf باشه خواستی کمکت می کنم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد